20060711
I feel I know you
I don't know how
I don't know why
I see you feel for me
You cried with me
You would die for me
I know I need you
I want you
To be free of all the pain
You have inside
You cannot hide
I know you tried
To be who you couldn't be
You tried to see inside of me
And now i'm leaving you
I don't want to go
Away from you
Please try to understand
Take my hand
Be free of all the pain
You hold inside
You cannot hide
I know you tried
To feel...
To feel...
I feel deep and dark
I know you have something to do...
I know you think and smile
I know you are happy...
...
I feel so deep and dark
But I don’t want to broke your smile
I will never broke your smile
Your deep and dark smile
[...]
20060709
20060708
شادی و بغضت را به ستایش می کشم
و خستگی روحم را به جنگ؛
من می جنگم و خسته تر می شوم
جنگ همچنان ادامه دارد و من خنجرها بر تن از هر میدان به یادگار دارم
و همچنان می خندم
و من گویا
دیوانه ام
...
اینگونه می نامند مرا
و قهرمان صدایم میکنند
در شکست و ضربه
من با درد و شکست همچنان می خندم
و تو بغضم را نوازش می کنی
...
شادی و بغضت را به ستایش می کشم
ای ستایش گر بغضهایم و نوازشگر لبخندها
و خستگی روحم را به جنگ؛
من می جنگم و خسته تر می شوم
جنگ همچنان ادامه دارد و من خنجرها بر تن از هر میدان به یادگار دارم
و همچنان می خندم
و من گویا
دیوانه ام
...
اینگونه می نامند مرا
و قهرمان صدایم میکنند
در شکست و ضربه
من با درد و شکست همچنان می خندم
و تو بغضم را نوازش می کنی
...
شادی و بغضت را به ستایش می کشم
ای ستایش گر بغضهایم و نوازشگر لبخندها
[...]