تو هیچگاه خزان نداری و من نگران خزات خویش هستم
...
رقص تو در باد است و باد مست از چشمان تو
می رقصد
و من مینوشم از جام سرد
جام سرد نگاه سبز درختان
که با تمام سبزیشان از غم سرشار است
درختان سبز خوشحالند که قاصدک با رقص باد به پیششان بازگشته و می رقصد
...
رقص تو در باد است و باد مست از چشمان تو
می رقصد
و من مینوشم از جام سرد
جام سرد نگاه سبز درختان
که با تمام سبزیشان از غم سرشار است
درختان سبز خوشحالند که قاصدک با رقص باد به پیششان بازگشته و می رقصد
اما غمگین اند و غم آنها چرا؟
باد نخواهد ایستاد و در جریان خواهد بود و تو در جریان باد خواهی رفت
به امید روزی که باز به آغوش این درخت پیر بازگردی
...
...ای سبز اندیش زلال من
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home